هدف اصلی این رساله، یافتن تاثیر کیفیت محیط زندگی (بطور عام) و کیفیت محیط مسکونی مجتمع های مسکونی – (بطور خاص) در روحیه افراد و سپس روحیه جمعی ساکنین است.


از ابتدای تاریخ: مسکن بعنوان سرپناه نقش مهمی در زندگی جوامع انسانی بازی کرده است که با پیشرفت جوامع و در روند تکمیلی کارکرد مسکن، عملکردهای دیگری نظیر زنگی اجتماعی، روابط خانوادگی، محلی جهت آسایش روح و روان و تمدید قوا و . . . . به آن افزوده گردید.


در دوره معاصر، در دنیای غرب، پس از جنگ جهانی دوم که با تخریب بیشمار واحدهای مسکونی همراه شد، نیاز به مسکن برای جمعیت زیاد بی‌خانمان باعث شد که دولتها به ساخت مجتمع های مسکونی روی آورند که بیش از هر چیز، مسئله کمیت و پاسخگویی به تعداد بیشتر، در آن مطرح بود.


این مساله، در کشور ما به شکلی دیگر، در حال وقوع است که نشانه های آن به وضوح دیده می‌شود. رشد فزاینده جمعیت در سالهای پس از انقلاب، موجب ایجاد قشر جوان جمعیتی گردیده که از تبعات این رشد فزاینده جمعیت، نیاز به مسکن فراوان است.


اگر چه نرخ رشد جمعیت از 5/2 درصد به 2/1 رسیده است، اما تحقیقات نشان می‌دهد که اجرای طرح کنترل جمعیت در کشور هنوز پاسخگوی نیازهای آموزشی و بهداشتی در این زمینه نیست و به دلیل اهمیت موضوع و با توجه به جوان بودن جمعیت، تا کنون کارشناسان بارها در ارتباط با انفجار جمعیت ایران در دهه 80 هشدار داده‌اند . چنانکه صندوق جمعیت سازمان ملل متحد پیش بینی می‌کند که جمعیت ایران طی کمتر از نیم قرن آینده از مرز 121 میلیون نفر خواهد گذشت . آمار دقیق پیش بینی شده این صندوق جمعیت ایران در سال 2050 میلادی را 121 میلیون و 400 هزار نفر اعلام می‌نماید که از جمعیت آلمان، ژاپن و حتی روسیه در زمان مشابه سبقت خواهد گرفت.


این موضع باعث شده است که به نوعی تجربه پس از جنگ جهانی دوم، در ایران در حال تکرار باشد: یعنی ساخت مجتمع های مسکونی فاقد کیفیت و فقط دارای کمیت.


برای دانلود مقاله اینجا کلیک نمایید