کنترل راهبردی، زمینه لازم را جهت شناخت و حرکت مناسب در محیط، به منظور رشد و رقابت یا ایستایی در مقابل راهبردهای تهاجمی رقبا، همراه با توجه به یکپارچگی راهبردی، فراهم می آورد.


در پژوهش حاضر سعی شده است به دو پرسش اصلی زیر پاسخ داده شود:


آیا متغیرهای کنترل راهبردی در شرکتهای نمونه فعال، در بازار سهام به کار گرفته شده اند؟

آیا شرکتهایی که متغیرهای کنترل راهبردی را بیشتر به کار برده اند، اثربخش تر بوده اند؟

بدین ترتیب دو فرضیه اصلی زیر مورد بررسی قرار گرفتند:


شرکتهای فعال در بازار سهام تهران در فاصله سالهای 1372 تا 1379، متغیرهای کنترل راهبردی را در نظر داشته اند.

اثربخشی شرکتهای مذکور با بکارگیری متغیرهای کنترل راهبردی رابطه مستقیم داشته است.

تاثیر 12 متغیر پیش بین پژوهش، در دو سطح صنعت و شرکت، شامل رشد صنعت، حاشیه سود صنعت، رقابت صنعت، صرفه حاصل از تولید با مقیاس اقتصادی صنعت، آثار اجتماعی، محیطی، قانونی و انسانی، سهم نسبی از بازار شرکت، حاشیه سود شرکت، آشنایی با مشتری، نقاط ضعف و قوت رقابتی شرکت، قابلیتهای فناوری شرکت، قابلیتهای مدیریت شرکت و کیفیت و قیمت بر متغیر ملاک که ترکیبی از پنج متغیر، شامل نوآوری، انعطاف پذیری، حاضر بودن، سودآوری (نرخ برگشت سرمایه) و رشد است، مورد مطالعه قرار گرفتند.


داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه و منابع گزارشهای سه ساله بازار سهام تهران جمع آوری شدند و با استفاده از نرم افزار SPSS10 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.


بررسی همبستگی متغیر ملاک با متغیرهای پیش بین کنترل راهبردی نشان داد که متغیر اثربخشی با همه متغیرهای پیش بین همبستگی دارد. یعنی تغییر در متغیرهای پیش بین باعث تغییر در اثر بخشی خواهد شد. به ویژه متغیر ملاک با متغیرهای پیش بین حاشیه سود صنعت، رقابت صنعت، مقیاس اقتصادی صنعت، آثار اجتماعی و محیطی، سهم نسبی از بازار، آشنایی با مشتری، فناوری شرکت، توانایی مدیریت و کیفیت و قیمت همبستگی بیشتری دارد.


برای دانلود مقاله از اینجا اقدام کنید